إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ (بخش هفتم)
تنها تو را ميپرستيم و تنها از تو ياري ميجوييم.
علت بهکاررفتن فعل جمع «نَعْبُدُ»(قسمت اول)
در این آیۀ شریفه از فعل جمع «نَعْبُدُ» استفاده شده است. این مطلب که دربارۀ فعل «نَسْتَعینُ» نیز مصداق دارد، این سؤال را به ذهن متبادر میكند كه چرا این دو فعل بهصورت جمع آمدهاند؛ درحالیکه میتوان گفت: «اِیّاكَ أَعْبُدُ»؛ یعنی خدایا، فقط تو را میپرستم.
دو پاسخ به این پرسش میتوان داد: اول، پاسخی ساده که در عرف اجتماعى نیز متداول است و آن اینكه انسانها وقتى میخواهند مطلب یا خواستۀ مهمى را با مقامى در میان بگذارند، تلاش میكنند آن را از زبان جمع مطرح کنند؛ برای مثال هنگامىكه در محل زندگی خویش مشکلی احساس كنند، با استفاده از جماعت و گروه شناختهشدهاى آن را به مقامات مرتبط منتقل میکنند تا تأثیر بیشتری داشته باشد یا میكوشند طومارى تدارک ببینند و امضاهاى فراوانى را ضمیمۀ آن کنند تا بر اعتبار مطلب افزوده شود و بهنوعی معتقدند «یك دست صدا ندارد».
با توجه به این نمونۀ عرفى كه براى تقریب معنا در ذهن بیان شد، به نظر میآید كه خداوند سبحان نیز همین ادب را به اهل ایمان تعلیم میدهد كه وقتى میخواهند خداوند را بخوانند، خواستۀ خود را بهصورت جمعی ابراز كنند؛ آنچنان که گویا با زبان دل میگویند: پروردگارا، من کسی نیستم و حتی حقیقت بندگى و عبودیت تو را نشناختهام و نمیدانم عبادتم چه عیارى از بندگى واقعى دارد، اما بندگانى را میشناسم كه عارف و آشنا به رمز و راز عبودیت تو هستند؛ انسانهاى وارستهاى كه بدون حجاب با تو سخن میگویند و عبادت آنها مقبول بارگاه توست. خدایا، صداى نالۀ درگلوگرهخوردۀ خود را با عبادت این گروه از بندگانت، با سلمانها و ابوذرهای تاریخ، با آواها و نواهایى كه پسندیدۀ درگاه تو هستند، ضمیمه میكنم و به محضرت تقدیم میدارم و میگویم: پروردگارا، ما فقط تو را عبادت میكنیم و فقط از تو یارى میجوییم. شاید از بركت ایشان، عبادت من نیز مقبول افتد.
منبع : بخش هایی از کتاب مشکاة، جلد1، تفسیر سوره مبارکه حمد، استاد و مفسّر دکتر محمد علی انصاری