مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ (بخش هشتم)
گسترة مِلْک و مُلْک الهي(قسمت دوم)
ذهن انسانها در دنيا با مالکيتها و اختيارات جزئي و اعتباري مأنوس است؛ از اين رو آشکار بودن و ظهور مالکيت و ملوکيت خداوند را مشاهده نميکند؛ اما در جهان واپسين، تمامي مالکيتها و ملوکيتهاي اعتباري و مجازي لغو ميشوند و «مالِک» و «مَلِک»بودن خداوند به طور کامل آشکار ميشود. در آن عالَم، نه رسول ولايتي دارد، نه وصي، نه پدر و نه هيچ انسان ديگري. آنجا چشم انسانها حاکميتي جز حاکميت خداوند نميبيند و فقط مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ به صحنه ميآيد و تمامي وجود را دربر ميگيرد.
برخي بزرگان تعبير عارفانهاي در اين مبحث دارند و ميگويند: اگر کسي بتواند از بند اين خُردهمالکيتها برهد و حجاب ولايتهاي اعتباري را بدرد و آنها را در عرض ولايت الهي نداند، در همين دنيا «مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ» را درک خواهد کرد و نيازي نيست براي ظهور و بروز آن، منتظر برپايي قيامت باشد. اين مطلب همان است که در بيان اميرالمؤمنين(ع) شنيده ميشود که:
«لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً» .
اگر تمامي پردهها کنار روند، چيزي بر يقين من افزوده نميشود.
اگر انسان به اين مرحله برسد، در عرصهاي سير ميکند که مقام ظهور و بروز اسماء و صفات الهي است.
بنابراين، اعتباراتي که خداوند در دنيا به انسان داده است، گاه براي عدهاي تبديل به حجاب ميشود؛ بهگونهاي که مجاز را با حقيقت اشتباه گرفته و بصيرت خود را از کف ميدهند و نميتوانند اقتدار و ولايت و مالکيت خداوند را مشاهده کنند. اگر اين حجابها برداشته شود و غبارها فرونشيند، «مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ» به معناي مالک آن روز يا اين روز و آن عالم يا اين عالَم، هيچ تفاوتي براي انسان نخواهد داشت.
پرسش ديگري که ممکن است دربارۀ اين آيه مطرح شود، آن است که اگر «يَوم الدّين» به «يَوم الحِساب» معنا شود، در اين صورت آيا از آيه چنين برداشت ميشود که حساب و کتاب فقط مخصوص جهان باقي است و خداوند در اين جهان هيچ محاسبهاي نميکند؟
در پاسخ، نبايد از اين حقيقت غافل شد که در همين عالم نيز حساب الهي پابرجاست. گرچه اين جزا و پاداش با اصل عمل تناسب ندارد، حسابگري الهي را ميتوان تا حدودي از آن فهميد. البته آنچه خداوند در اين عالم برقرار ساخته، حساب تشريعي است؛ يعني سلسلهاي از قوانين حقوقي که به امور اين جهان نظم ميبخشد. اين قوانين حکيمانه که رسولان الهي ارائه کردهاند، در چارچوب دين تعريف ميشوند.
حال، اگر کسي در سايۀ حقيقت دين و مطابق اصول و قواعد آن زندگي کند، همين امروز براي او «يَومُ الحِساب» است و براي چنين فردي امروز و فردا تفاوتي نخواهد داشت؛ اما اينكه حساب الهي به طور تکويني و جبري بر هستي حاکميت يابد، مخصوص جهان آخرت است. در اين دنيا فقط حساب تشريعي برقرار است که عمل به اين قوانين يا تَرک آنها برعهدۀ انسان است. درواقع، گزينۀ اختيار و انتخاب که در اين جهان برقرار است، در آخرت برداشته ميشود.
منبع : بخش هایی از کتاب مشکاة، جلد1، تفسیر سوره مبارکه حمد، استاد و مفسّر دکتر محمد علی انصاری