جمال الدین محمد بن آقا حسین معروف به «جمال المحققین» محدث، اصولی، حکیم، متکلم، از فقهای امامیه و از دانشمندان پر آوازه ایران محسوب میشود. [۱]
تاریخ تولد و محل ولادت او معلوم نیست، امّا مسلم است كه وی اصالتاً خوانساری بوده و در اصفهان پرورش یافته است. [۲]
مقام روایی
در مقام روایی او گفته شده که از ملا محمدتقی مجلسی اجازه نقل حدیث داشته است. [۳] اردبیلی او را رفیعالشأن و از راویان فقه خوانده است. [۴] شیخیوسف بحرانی صاحبالحدائق او را از مشایخ خود در نقل حدیث برشمرده است. [۵]
معاصرین آقا جمال
این فقیه گرانمایه با دانشمندان بزرگی همچون علامه محمد باقر مجلسی و میرزای شیروانی معاصر بوده است. تاریخ نگاران از او به عنوان محققی حکیم، فقیهی نوآور و دانشمندی نامدار كه دارای احاطه علمی كم نظیر و حسن سلیقه و ذوق سلیم و اندیشههای ناب بود، یاد كردهاند و او را در عصر خویش سبب خیرات و بركات بسیاری بر جهان تشیع دانستهاند و بر این باورند كه حوزه علمیه اصفهان به وسیله او رونق گرفت و دانشوران كم نظیری در حوزه تعلیم او پرورش یافتند.
تسلط عالی او بر فقه، اصول و فلسفه، و مهارت او در آفریدن آثاری زرین در ادبیات فارسی، زبانزد خاص و عام بود. سخنان شیرین، گفتار ملیح و رفتار صمیمانه وی هر تازه واردی را به خود جذب میكرد. راز این همه فضایل را باید در پشتكار و همت والای او در سیره علمی، معنوی و اخلاقیاش به سوی كمال، جست و جو كرد.
ملاقات با فیض كاشانی
در یكی از سالها ملا محسن فیض کاشانی به قصد زیارت خانه خدا از کاشان حركت نموده و در سر راه خود در اصفهان میهمان آقا حسین خوانساری (پدر آقا جمال) شد. آقا جمال كه نوجوانی بیش نبود، نزد فیض کاشانی شتاف. فیض کاشانی مسئلهای را از آقا جمال پرسید، امّا او نتوانست از عهده پاسخ بر آید؛ زیرا تا آن هنگام چندان اهمیتی به كسب دانش نمیداد. فیض کاشانی دست بردست زد و گفت: «حیف كه درِ خانه آقا حسین بسته شد!». این سخن در آقا جمال تأثیر كرد و از همان لحظه كمر همت را بست و به كسب دانش پرداخت. سال بعد، ملا محسن به خانه آقا حسین آمد و با آقا جمال گفت و گو كرد و احساس نمود كه آقا جمال عوض شده و دارای فضیلت و دانش است. برای همین گفت: «این آقا جمال، غیر از آن آقا جمال است كه ما پارسال او را دیدیم». [۶]
نوجوان خوانساری در اثر تلاش و همت عالی، به بلندترین قلههای انسانیت و كمالات معنوی رسید. رسیدگی به اوضاع نیازمندان و فقیران، ساده زیستی و دوری از تجملات ظاهری از او چهرهای معنوی، دلسوز، شخصیتی درد آشنا و جامع نگر ساخته بود.
استادان
۱. آقا حسین خوانساری
۲. محقق سبزواری
در حوزه تدریس
آقا جمال بعد از فراگیری علوم و فنون مختلف عصر خویش در مدت كوتاهی به عنوان مدرس برجسته شناخته شد و در حوزه علمیه اصفهان، به تدریس پرداخت. این دانشمند بزرگ ایرانی، چون در اكثر رشتههای علوم متنوع عصر، هم چون: فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، علوم ریاضی، شعر و ادب، عقاید و کلام تسلط وافر داشت. در همه زمینهها به تدریس پرداخت. میرزا محمد طاهر نصرآبادی در تذكره خویش مینویسد:
«آقا جمال كه اَلْوَلَدْ سِرُّ اَبیهِ درباره ایشان صادق است، به مدرسه مذكور هر روز میآیند و طالب علمان (دانشجویان) مدرسه جدّه صاحبقرانی و سایر مدارس مستفید میشوند». [۷]
صاحب روضات الجنات ضمن ستایش از شخصیت علمی و اجتماعی این فقیه فرزانه آورده است:
«آقا جمال در روزگار خود ریاست تدریس را به عهده داشت و از بركات انفاس قدسی او گروهی از فضلا و دانشمندان برجسته به عالیترین مقامات علمی و معنوی نایل آمدند». [۸]
او كه استادی خوش طبع، مجتهدی جلیل القدر و اندیشمندی متنفذ بود، لحظهای از اشتغال به علم غافل نبود. وی شاگردان خویش را دائماً به درس و كسب فضایل تشویق مینمود و به آنان میگفت: «عزیزان من! شما خیال نكنید در این زمان عالمی خوش فهم، هوشمند، تیزبین و خوش قلم مانند آقا جمال نیست! نه، شما هر كدام در سایه پشتكار و اشتغال مداوم به تحصیل، از آقا جمال كمتر نیستید. بلی، شما مثل او گرفتار اشتغالات علمی و اجتماعی نیستید». [۹]
شاگردان
برخی از شاگردان وی عبارتند از:
۱. سید ابوالقاسم خوانساری، نویسنده مناهج المعارف.
۲. میرزا رفیعا گیلانی.
۳. سید صدر الدین قمی، شارح «وافیه» .
۴. امیر محمد ابراهیم قزوینی .
۵. محمد زمان بن کلبعلی تبریزی، نویسنده فوائد الفوائد.
۶. آقا خلیل اصفهانی.
۷. سید غیاث الدین محمد خیال اصفهانی، داماد آقا جمال.
۸. سید فاضل میر عبدالباقی دزفولی.
۹. میرزا عبدالله افندی شیرازی، نویسنده ریاض العلماء.
۱۰. شیخ علی اصغر مشهدی رضوی.
۱۱. محمد خاتون آبادی، نوه علامه مجلسی.
۱۲. ملا محمد اکمل بهبهانی، پدر استاد الكل آقا وحید بهبهانی.
۱۳. حاج محمد تقی طبسی، نویسنده حاشیه مدارك.
۱۴. محمد حسین خاتون آبادی.
۱۵. حکیم محمد حسین مازندرانی.
۱۶. محمد حسین گیلانی.
۱۷. امیر محمد صالح قزوینی.
۱۸. سید محمد مهدی قزوینی.
۱۹. محمد کاظم تویسرکانی.
۲۰. محمد هادی سبزواری، فرزند محقق سبزواری.
۲۱. سید نعمت الله جزایری، نویسنده انوار نعمانیه.
۲۲. شیخ یوسف بحرانی، پدید آورنده الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره.[۱۰]
[۱۱][۱۲][۱۳]
ستاره آسمان ادب فارسی
آقا جمال افزون با این كه به عنوان مجتهد طراز اول و مدرس بزرگ عصر صفویه شناخته شده بود، یكی از ستارگان درخشان آسمان ادب فارسی هم شمرده میشد.
شخصیت اجتماعی
آقا جمال خوانساری فقیهی مردمی، نیك گفتار، عالی مقام، خوش فكر، بلند نظر. زیبا صورت، پرهیزكار، شوخ طبع و نمكین بود. این عوامل موجب علاقه شدید مردم به وی شده بود.
او با همه افراد، از پایینترین طبقات مردم عادی گرفته تا امیران و سلاطین صفوی، معاشرت داشت و خود را در این رفت و آمدها در چهارچوب تشریفات و تعارفات معمولی گرفتار نمیكرد، وی با خواص و عوام با زبانی شیرین و گفتاری ملیح گفت و گو میكرد و بدین وسیله با آن ها ارتباط نزدیكی برقرار میكرد و در هدایتشان میكوشید. از این رو، او پناهگاه نیازمندان و دردمندان بود. آقا جمال برای حلّ مشكلات بیچارگان تلاش مینمود. [۱۴] نفوذ وی در میان مردم به گونهای بود كه پادشاهان صفوی به او ابراز ارادت میكردند و با عطایای خود او را مینواختند. [۱۵]
اقامه نماز بر پیكر علامه مجلسی
برگزاری نماز بر پیكر بزرگترین و معروفترین شخصیت جهان تشیع در قرن ۱۱ و ۱۲ هجری، علامه محمد باقر مجلسی، نشانگر تقدم كامل آقا جمال خوانساری بر تمام دانشمندان و فقهای آن عصر میباشد. یكی از دانشمندان آن دوره در حاشیه كتابش، آن واقعه را چنین گزارش كرده است:
«آقا جمال خوانساری در روز دوشنبه ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۰ مطابق با دهم فروردین ۱۰۷۸ در مسجد معظم آدینه (جامع عتیق) اصفهان بر پیكر مطهر علامه بزرگ مولانا محمد باقر مجلسی (ره) كه به هنگام طلوع فجر همان روز ندای حق را اجابت كرده بود، اقامه نماز فرمود». [۱۶]
ارتباط با حاكمان
آقا جمال با پادشاهان عصر خویش ارتباط داشت. او در تشكیلات حکومت صفوی نقش ارزندهای ایفا میكرد و برای از بین بردن فساد، با حكومت وقت از نزدیك همكاری مینمود و آنان را در موارد لازم از منكر باز میداشت و به سوی معروف رهنمون میشد. وی كتابهای مورد نیاز جامعه شیعه را، به درخواست سلاطین و كارگزاران صفویه ترجمه یا تألیف مینمود.
امام خمینی (ره) در مورد ارتباط فقیهان و دانشمندان بزرگ شیعه با دربار پادشاهان صفوی، میفرماید:
«یك طایفه از علما، اینها گذشت كردهاند از یك مقاماتی، و متصل شدهاند به یك سلاطین، با این كه میدیدند مردم مخالفند، لكن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، اینها متصل شدهاند به یك سلاطین و این سلاطین را وادار كردهاند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب، مذهب تشیع؛ اینها آخوند درباری نبودهاند، این اشتباهی است كه بعضی نویسندگان ما میكنند... نباید یك كسی تا به گوشش خورد كه مثلاً مجلسی، محقق ثانی، شیخ بهایی با اینها روابط داشتند و میرفتند سراغ اینها، همراهی شان میكردند، خیال كند كه اینها مانده بودند برای جاه و عزت و احتیاج داشتند به این كه سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بكنند، این حرفها نبوده در كار، آنها گذشت كردند، یك گذشت، یك مجاهده نفسانی كردهاند برای این كه مذهب شیعه را به وسیله آنها ترویج كنند». [۱۷]
آقا جمال مجتهدی خوش محضر، فقیهی پرحافظه و عالمی حاضر جواب بود. او در فكاهیات و مطایبه، كم نظیر و در سخن گفتن، استاد بود. این مجتهد نیكو صورت و زیبا سیرت هیچ گاه سخن یا مزاح كسی را به خانه نبرد. [۱۸]
نمونه هایی از اخلاق و رفتار
نمونههایی از اخلاق، رفتار و گفت و گوهای او را ـ كه گاهی نیز واقعیتهای جامعه را با زبان طنز بیان نموده و از این شیوه در آگاهاندن تودههای مردم بهره جسته است؛ عبارتند از:
نهی از منكر به شیوه غیرمستقیم
روزی شنید كه دو نفر از متولیان یكی از مساجد در تولیت مسجد مشاجره و مجادله نموده و بالاخره مصالحه كردهاند كه مسجد را از وسط دیوار كشیده و هر یك متولی سهم خود باشند. آقا جمال برای توجه دادن آنان به كار زشتشان كه مطمئناً از طریق گفت و گوی رو در رو حل نمیشد، به طور غیرمستقیم عمل كرد؛ بدین ترتیب كه یك نفر را مأمور كرد به رسم آن روز، شال عزا به گردن انداخته و سوار اسب شده و به اهل شهر اعلان نماید كه آقا جمال خوانساری در فلان مسجد اقامه تعزیه دارد همه حاضر بشوید.
علما، اكابر، كسبه، و سایر طبقات مردم در مسجد حاضر شده، بعد از قرائت فاتحه و تعزیت و تسلیت و صرف قلیان و چای، سؤال كردند مجلس فاتحه برای كیست؟ آقا جمال فرمود: خداوند عالَم مرحوم شده، مجلس ترحیم مرحوم خداوند است!» همه تعجب كرده و گفتند: «آقا! این چه فرمایش است؟! فرمود: «اگر خداوند از دنیا نرفته پس چرا خانه او را مثل متروكات مردهها تقسیم نمودهاند؟!».
آن دو نفر از شنیدن این سخن بسیار خجالت كشیده، دیوار را از وسط مسجد برداشتند». [۱۹]
عشق به مطالعه
او هنگام مطالعه چنان غرق تفكر و اندیشه میشد كه از اطرافش غافل میگشت. روزی برای آقا جمال شام حاضر كردند. در حالی كه آقا مشغول به مطالعه بود، اهل خانه سفره و غذا را نزد او گذاشتند و آقا هیچ ملتفت نشد، تا آن كه به یك دفعه اذان صبح بلند شد، آقا جمال سر برداشت و دید كه شام حاضر است. گفت: چرا غذا را دیر آوردید؟ گفتند: اول شب آوردیم، امّا شما چنان غرق در تفكرو مطالعه بودید كه ملتفت نشدهاید. [۲۰]
صراحت در گفتار
هر سال مبلغ معینی از طرف حكومت برای آقا جمال میفرستادند تا قضاوت كند. روزی یكی از كارگزاران حكومت در محضر او حاضر شد. شخصی در آن هنگام مسئلهای پرسید. آقا جمال گفت: اكنون نمیدانم. شخص دیگری آمد و پرسشی دیگر كرد. همان جواب را شنید، تا چهار نفر كه مسئله سؤال كردند و جواب نمیدانم شنیدند. كارگزار حكومتی حاضر در جلسه به عنوان اعتراض به آقا جمال گفت: «شما هر سال مبلغ معینی از دولت میگیرید تا به سؤالات و مشكلات مردم جواب بگویید!» آقا جمال فرمود: «من آن مبلغ را برای آن چیزهایی كه میدانم میگیرم و اگر برای آنچه كه نمیدانم بگیرم، خزینه پادشاه به آن وفا نمیكند». [۲۱]
مبارزه با خرافات
از آن جا كه آقا جمال عالمی نقّاد، نكته سنج و درد آشنا در جامعه خویش بود، در نهایت زیركی و تیزهوشی، با سیاستهای نادرست و باورهای غلط فرهنگی و خرافات رایج بین مردم و مسئولان وقت مبارزه میكرد. وی با تألیف كتاب عقائد النساء یا کلثوم ننه، رسوم و پندارهای رایج در میان زنان آن روزگار ایران را به نقد كشید.
كتاب هنرمندانه و طنزآمیز عقاید النساء از نخستین كتابهای رسمی فرهنگ مردم است. این كتاب پرآوازه در ادبیات عامیانه ایران زمین، تاكنون حداقل ۶ بار چاپ شده است و به زبانهای زنده جهان ترجمه شده است.
شیخ آقا بزرگ طهرانی، كتاب شناس برجسته شیعی درباره این كتاب و مولف آن چنین مینگارد: «کلثوم ننه كتابی شریف، رمانی، انتقادی، لطیف و خندهآور میباشد. در این كتاب بسیاری از بدعت هایی را كه نابجا به دین نسبت داده میشود، بیان داشته است. این كتاب را آقا جمال الدین فرزند آقا حسین خوانساری (متوفا: ۱۱۲۵ هـ . ق.) نوشته و چاپ شده است». [۲۲]
وفات
آقا جمال در ۲۶ رمضان سال ۱۱۲۵ هـ . ق. ۲۵ سال بعد از رحلت پدر بزرگوارش در اصفهان وفات یافت و در تكیه خوانساریها در مزار تخت فولاد، كنار قبر پدرش، (آقا حسین) مدفون شد. [۲۳] مرقد آنان مورد توجه عموم مردم است. [۲۴] اخیراً هنگام دفن پیكر حاج شیخ اسدالله فهامی، یكی از علمای وارسته معاصر در كنار مرقد آقا جمال، دیواره قبر آقا جمال ریزش كرد و به قبر آقا جمال راهی باز شد و جسد مطهر ایشان را بعد از سه قرن، تر و تازه یافتند. در پی این ماجرا، مردی صالح به نام مشهدی حیدر كه «تكیه بانِ» تكیه خوانساریها است، به حاضرین اظهار داشت كه: در این بقعه این پنجمین جسدی است كه در مدت تكیه بانی من تر و تازه پدیدار گشته است. گفتنی است كه در آن بقعه حدود هفتاد تن از صالحان و عالمان مدفونند. [۲۵]
فهرست آثار
فهرست آثار ایشان را در سه بخش؛ تألیفات، تعلیقات و ترجمهها میآوریم:
الف) تألیفات
۱. مبدأ و معاد: در اصول دین و اعتقادات.
۲. جبر و اختیار.
۳. نیت و اخلاص، در نیت طهارت.
۴. شرح و تفسیر احادیث طینت.
۵. رساله نماز جمعه.
۶. افعال واجب و مندوب نماز.
۷. شرح حدیث سحاب.
۸. مكاتبات و منشئات ادبی با علما و معاصران.
۹. شرح حدیث بساط.
۱۰. مجموعه اجازات به فضلا و دانشمندان.
۱۱. شرح زیارت جامعه.
۱۲. اختیارات الایام و اللیالی و الساعات.
۱۳. الاسئله السلطانیه.
۱۴. اصول الدین فی الامامه.
۱۵. رساله در تفسیر آیه عهد.
۱۶. مزار و توضیحاتی بر الفاظ زیارت و دعاها.
۱۷. الحاشیه الجمالیه.
۱۸. رساله درباره قاعده الواحد لایصدر ...
۱۹. سؤال و جوابهای فقهی.
۲۰. رساله در خمس.
۲۱. رساله در نذر.
۲۲. تقویم الاولیاء.
۲۳. تحفه عباسی.
۲۴. عقاید النساء یا كلثوم ننه.
۲۵. اثبات الرجعه.
۲۶. رساله در معنی كراهیّت در عبادات.
ب) تعلیقات و حاشیهها
۲۷. تعلیقات تهذیب الاحكام.
۲۸. تعلیقات من لایحضره الفقیه.
۲۹. حاشیه بر شرایع الاسلام.
۳۰. حاشیه شرح لمعه شهید ثانی.
۳۱. حاشیه بر طبیعیات شفای ابن سینا.
۳۲. حاشیه بر شرح اشارات ابن سینا.
۳۳. حاشیه برحاشیه خفری بر شرح قوشجی برتجرید.
۳۴. حاشیه بر شرح باغنوی بر شرح تجرید.
۳۵. حاشیه شرح مختصر الاصول عضدی.
۳۶. حاشیه بر معالم.
۳۷. حاشیه بر شرح حكمه العین.
۳۸. شرح وردّ رساله اشتراك لفظی حكیم تبریزی.
ج) ترجمههای فارسی
۳۹. ترجمه و شرح غرر الحكم آمدی، حاوی سخنان امام علی ـ علیه السلام ـ.
۴۰. ترجمه مفتاح الفلاح شیخ بهایی.
۴۱. ترجمه الفصول المختاره: مناظرات شیخ مفید كه سید مرتضی آنها را در این مجموعه گلچین نموده است.
۴۲. ترجمه قرآن مجید.
۴۳. ترجمه صحیفه سجادیه.
۴۴. ترجمه و شرح دعای صباح.
۴۵. ترجمه داستان طرماح.[۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱]
آثار ایشان در کتابخانهها
تقریباً همه آثار چاپ شده ایشان در کتابخانههای ایران (و بعضاً بیرون از ایران ) موجود است. آنچه به نظر آمده، به شرح زیر است:
۱. اصولالدّین، در یک مقدمه و ۵ باب، هر باب درباره یکی از اصول. نسخههای خطی آن در کتابخانههای: آستانقدس (فهرست، ۱۱/۲۰)، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۱۶/۲۵۳) و وزیری یزد (فهرست خطی، ۳/۹۵۴) موجود است.
۲. اعتقادات، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۹/۹۵۱) و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۲۷۸).
۳. تاجالتّراجم یا موائدالرّحمن، موزه بریتانیا (فهرست، ۳۴۹) که در بمبئی با چاپ سنگی به چاپ رسیده است.
۴. ترجمه الفصولالمختاره منالعیون والمحاسن، آستانقدس (فهرست، ۱۱/۶۶)، اهدایی مشکوه(فهرست خطی، ۳ (۱) /۵۶۵)، ملی ملک (فهرست خطی، ۲/۱۳۹).
۵. ترجمه مفتاحالفلاح، آخوند همدان (فهرست خطی، ۱۴)، آستانقدس (فهرست، ۶/۲۲۱-۲۲۲). آصفیه (فهرست خطی، ۱/۱۹)، آیتالله مرعشی (فهرست خطی، ۳/۲۰)، اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۱/۳۹) تربیت تبریز (فهرست خطی، ۹، ۱۰)، سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۱/۴۲۶)، سلطنتی سابق (فهرست خطی، ۱۴۱-۱۴۲)، عمومی اصفهان (فهرست خطی، ۱/۷۰)، فیضیه قم (فهرست خطی، ۲/۳۵)، کتابخانه رشت (عمومی رشت و همدان فهرست خطی، ۱۱۰۱)، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۱، ۱۲/۸۱۷)، کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۴)، کتابخانه ملی (فهرست خطی، ۱/۳۰۰)، گوهرشاد (فهرست خطی، ۱/۳۲۷)، سنای سابق (فهرست خطی، ۱/۳۸۶)، مسجد اعظم قم (فهرست خطی، ۸۲)، ملی ملک (فهرست خطی، ۲/۱۴۳)، موزه ملی پاکستان (فهرست خطی، ۸۸۵) و وزیری یزد (فهرست خطی، ۴/۱۲۲۰) که در ۱۳۰۴ق/۱۸۸۷م در بمبئی، و سپس در ۱۳۱۰ق/۱۸۹۲م در مصر به چاپ رسیده است.
۶. حاشیه بر حاشیه شرح جدید تجرید، آخوند همدان (فهرست خطی، ۳۷۳)، آستانقدس (فهرست، ۱/۳۴)، اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۳ (۱) /۲۳۰)، دانشگاه لوسآنجلس (نشریه کتابخانههای مرکزی و مرکز اسناد، ۱۱، ۱۲/۱۹۶)، زنجانی (فهرست خطی کتابخانه شخصی، ۲۲۹)، سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۲/۱۸۵)، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۹/۵۴۸-۵۴۹)، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۸/۶۴)، کتابخانه ملی (فهرست خطی، ۱۰/۲۹۷-۲۹۸)، فیضیه قم (فهرست خطی، ۱/۱۳۲)، مسجد اعظم قم (فهرست خطی، ۴۴۶) و وزیری یزد (فهرست خطی، ۱/۳۹۸).
۷. حاشیه بر شرح لمعه ، آخوند همدان (فهرست خطی، ۱۰۰)، آستانقدس (فهرست، ۲/۴۳)، سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۲/۲۰۱)، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۷/۸۹)، فیضیه قم (فهرست خطی، ۱/۸۰) کتابخانه رشت (عمومی رشت و همدان فهرست خطی، ۱۱۱۱) کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۲/۲۷۲۸) کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۳۰۲) مسجداعظم قم (فهرست خطی، ۱۳۴) معارف تهران (فهرست خطی، ۸۵) ملی فارس (فهرست خطی، ۱/۷-۷۱) ملی ملک (فهرست خطی، ۱/۲۲۷) نوربخش (فهرست خطی، ۱/۴۷) وزیری یزد (فهرست خطی، ۳/۱۰۳۵).
۸. حاشیه علی شرحالمختصر، آخوند همدان (فهرست خطی، ۹۸) آستانقدس (فهرست، ۶/۲۶) دانشگاه لوسآنجلس (نشریه کتابخانههای مرکزی و مرکز اسناد، ۱۱، ۱۲/۲۰۳) سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۲/۲۳۱) شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۱۲/۱۲۷) کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۹/۹۵۲) کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۹۹) مسجد اعظم قم (فهرست خطی، ۱۴۱) ملی فارس (فهرست خطی، ۱/۸۸-۸۹) ملی ملک (فهرست خطی، ۱/۲۳۶).
۹. حاشیهعلیالشفاء، اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۳ (۱) ۲۴۳). شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۵/۱۷۷).
۱۰. ترجمه شرح غررالحکم ، آستانقدس (فهرست، ۲/۴۵) آستانه قم (فهرست خطی، ۲/۸۹) سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۲/۳۴-۳۵) شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۶/۱۳) گنج بخش (فهرست خطی، ۲/۹۴۹-۹۵۰) مسجد اعظم قم (فهرست خطی، ۲۵۴).
۱۱. رساله در جبر و اختیار، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۱۴/۱۱۷).
۱۲. رساله فی صلوهالجمعه، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۱۳/۲۰۲-۲۰۳)، کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۳۹۳) کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۳/۳۳۹۴-۳۳۹۵)؛ اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۵/۱۷۵۵-۱۷۵۶) آیتالله مرعشی (فهرست خطی، ۸/۲۲۶-۲۲۷).
۱۳. رساله فیالطینه، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۹/۱۳۳۶، ۱۳/۳۳۴۸-۳۳۴۹، ۳۵۶۷، ۱۵/۴۲۳۲)، کتابخانه مرکزی و مرک اسناد (فهرست خطی، ۱۷/۲۳۵).
۱۴. رساله فی کراههالعادات و انها باعتبار وصفهالابذاتها، وزیری یزد (فهرست خطی، ۳/۱۰۳۵).
۱۵. رساله در نیّت، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۶/۵۹۳)، وزیری یزد (فهرست خطی، ۴/۱۴۴۰).
۱۶. کلثومننه یا عقایدالنساء، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۲/۲۸۰۴-۲۸۰۵)، سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۵/۴۴۲)؛ گنجبخش (فهرست خطی، ۲/۹۵۷، ۹۵۸)، خیرپور گواجرانواله و خواجهمحمد مرتضی (فهرست مشترک، ۴/۲۴۰۹).
۱۷. منشآت، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۹/۱۳۶۳).
پانویس
۱.دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱، ص ۴۵۸.
۲.اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۲۳۱.
۳.تنکابنی، میرزامحمد، ج۱، ص۲۶۵، قصصالعلماء، تهران، اسلامیه.
۴.اردبیلی، محمد بن علی، ج۱، ص۱۶۴، جامعالرّواه، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق.
۵.بحرانی، یوسف، لؤلؤهالبحرین، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، قم، موسسه آلالبیت.
۶.قصص العلماء، ص ۲۶۶ و شرح احادیث طینت، مقدمه.
۷.تذكره نصر آبادی، ص ۱۵۲.
۸.روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
۹.شرح غرر الحكم، ج ۱، ص ۹۳.
۱۰.الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۱۴۱.
۱۱.دانشمندان خوانسار، ص ۲۵۱.
۱۲.فرزانگان خوانسار، ص ۴۵ .
۱۳.ویژه نامه كنگره خوانساری، ص ۱۳.
۱۴.فقهای نامدار شیعه، ص ۲۶۰.
۱۵.دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱، ص ۴۵۸.
۱۶.كیهان اندیشه، ش ۸۲، ص ۱۱۳.
۱۷.صحیفه نور، ج ۱، ص ۲۵۹.
۱۸.علمای بزرگ شیعه از كلینی تا خمینی، ص ۱۷۵.
۱۹.دانشمندان خوانسار، ص ۲۲۵.
۲۰.قصص العلماء، ص ۲۶۶.
۲۱.قصص العلماء، ص ۲۶۶.
۲۲.الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۱۲.
۲۳.مقدمه شرح احادیث طینت.
۲۴.روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
۲۵.فرزانگان خوانسار، ص ۴۵.
۲۶.الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۳۶۷.
۲۷.الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۱۲۲.
۲۸.ریحانه الادب، ج ۱، ص ۵۴.
۲۹.روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
۳۰.فوائد الرضویه، ص ۸۳.
۳۱.اعیان الشیعه،ج ۹، ص ۲۳۱.
........................
اندیشه قم
ویکی فقه