صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۱ - فراز ۱۸
اللَّهُمَّ وَ عَلَيَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِيتُهُنَّ، وَ كُلُّهُنَّ بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ، وَ عِلْمِكَ الَّذِي لَا يَنْسَى، فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا، وَ احْطُطْ عَنِّي وِزْرَهَا، وَ خَفِّفْ عَنِّي ثِقْلَهَا، وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا.
بار خدایا مرا گرفتاری هائى است که آنها را یاد دارم، و گرفتاری هائى که فراموش کرده ام، و همه ى آنها جلو چشم تو است که به خواب نمى رود، و در علم تو است که فراموش نمى نماید (تو به همه ى آنها آگاهى و چیزى از آنها نزد تو پوشیده نیست) پس در برابر آن گرفتاری ها به صاحبانش (کسانى که درباره ى آنها بدى کرده و نمى توانم رضایتشان را به دست آورم، یا بدى درباره ى آنها را فراموش کرده ام) عوض ده، و گرانى آنها را از من بیافکن، و سنگینیش را از من سبک گردان، و مرا نگاه دار از اینکه نزدیک مانند آنها روم (مانند آنها را بجا آورم) [ 81].
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۲ - فراز ۳۰
وَ مِنْ نَارٍ تَذَرُ الْعِظَامَ رَمِيماً، وَ تَسقِي أَهْلَهَا حَمِيماً، وَ مِنْ نَارٍ لَا تُبْقِي عَلَى مَنْ تَضَرَّعَ إِلَيْهَا، وَ لَا تَرْحَمُ مَنِ اسْتَعْطَفَهَا، وَ لَا تَقْدِرُ عَلَى التَّخْفِيفِ عَمَّنْ خَشَعَ لَهَا وَ اسْتَسْلَمَ إِلَيْهَا تَلْقَى سُكَّانَهَا بِأَحَرِّ مَا لَدَيْهَا مِنْ أَلِيمِ النَّكَالِ وَ شَدِيدِ الْوَبَالِ.
و از آتشى که استخوانها را مى پوساند، و به ساکنین خود آب جوش مىدهد که بیاشامند، و از آتشى که به هر که به سوى آن زارى کند مهربانى نمى نماید، و به کسى که از آن مهربانى طلبد رحم نمى کند، و بر سبک کردن از کسى که برایش فروتنى نماید و آن را فرمانبردار شود توانا نیست، ساکنین خود را با گرمترین عذاب و کیفر دردناک و گرفتارى سخت دیدار مىکند.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۹ - فراز ۱۲
تَفْعَلْ ذَلِكَ يَا إِلَهِي بِمَنْ خَوْفُهُ مِنْكَ أَكْثَرُ مِنْ طَمَعِهِ فِيكَ، وَ بِمَنْ يَأْسُهُ مِنَ النَّجَاةِ أَوْكَدُ مِنْ رَجَائِهِ لِلْخَلَاصِ، لَا أَنْ يَكُونَ يَأْسُهُ قُنُوطاً، أَوْ أَنْ يَكُونَ طَمَعُهُ اغْتِرَاراً، بَلْ لِقِلَّةِ حَسَنَاتِهِ بَيْنَ سَيِّئَاتِهِ، وَ ضَعْفِ حُجَجِهِ فِي جَمِيعِ تَبِعَاتِهِ.
آن رفتار را به کسى مىکنى- اى خداى من- که ترسش از تو از طمع و آزش در (رحمت) تو بیشتر است، و به کسى که نومیدش از نجات (عذاب) از امیدواریش براى رهائى (از آن) استوارتر مى باشد (و این گفتار) نه به جهت آنست که نومیدیش نومیدى از رحمت، یا طمعش از روى فریب خوردن (از رحمت تو) باشد بلکه براى آنست که نیکی هایش میان بدی هایش اندک (که به حساب نمى آید) و دلیل هایش در همه ى دادخواهی ها و گناهان او سست است.