( سفارش به نماز، امر به معروف و نهی از منکر و صبر)
يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور (1)
پسرم! نماز را بر پا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن، و در برابر مصائبى كه به تو مىرسد با استقامت و شكيبا باش كه اين از كارهاى مهم و اساسى است.
نماز مهمترين پيوند معبود با خالق است و امر به معروف و نهى از منكر مهمترين دستور اجتماعى.
از طرفی در همه كارهاى اجتماعى مخصوصاً در برنامه امر به معروف و نهى از منكر، مشكلات فراوانى وجود دارد و سلطهجویان و گنهكاران آلوده و خودخواه، به آسانى تسليم نمىشوند و حتى در مقام اذيت و آزار و متهم ساختن آمران به معروف و ناهيان از منكر بر مىآيند كه بدون صبر و استقامت و شكيبايى هرگز نمىتوان بر اين مشكلات پيروز شد. (2)
(سفارش به خوشرفتاری با مردم، نهی از غرور و تکبر و اعتدال در امور)
وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِير (3)
(پسرم!) با بى اعتنايى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو كه خداوند هيچ متكبر مغرورى را دوست ندارد. (پسرم!) در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، از صداى خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشتترين صداها صداى خران است. (4)
ناگفته پيدا است كه منظور لقمان، تنها مسأله روى گرداندن از مردم و يا راه رفتن مغرورانه نيست، بلكه منظور مبارزه با تمام مظاهر تكبر و غرور است، و از آنجا كه اين گونه صفات - قبل از هر چيز - در حركات عادى و روزانه نمود پیدا می کند، آنها را ذکر نموده است.
نکته:
در سفارشهاى لقمان به فرزندش، نُه أمر و سه نهى آمده است:
نه أمر:
1- نيكى به والدين 2- تشكر از خدا و والدين 3- مصاحبت همراه با نيكى به والدين 4- پيروى از راه مؤمنان و تائبان 5- برپا داشتن نماز 6- امر به معروف 7- نهى از منكر 8- اعتدال در حرکت 9- پايين آوردن صدا در سخن گفتن
و امّا سه نهى:
1- نهى از شرك 2- نهى از روى گردانى از مردم 3- نهى از راه رفتن با تكبّر. (5)
نکته:
از آنجا که در آیاتی از قرآن کریم به داستان نوح و فرزندش، و نیز داستان ابراهیم و فرزندش اشاره شده، این آیات را آورده و به ذکر چند نکته کوتاه از آنها که مرتیط با موضوع بحث است، اشاره می کنیم:
وَ هِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبالِ وَ نادى نُوحٌ ابْنَهُ وَ كانَ فِي مَعْزِلٍ يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرِينَ قالَ سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ (6)
و آن (كشتى) آنها را از لابلاى امواجى همچون كوه پيش مىبرد. (در اين هنگام) نوح، فرزندش را كه در گوشهاى قرار داشت صدا زد (و گفت اى پسرم! (ايمان بياور و) با ما سوار شو و با كافران مباش. (پسر نوح) گفت: بزودى به كوهى پناه مىبرم تا مرا از آب حفظ كند. (نوح) گفت: امروز جز (براى افراد مؤمن) و كسانى كه مورد رحم قرار گرفتهاند، هيچ حافظ (و پناهگاهى) در مقابل قهر الهى نيست. (در اين هنگام) موجى ميان آن دو جدايى انداخت و او (پسر نوح) غرق گرديد.
چند نکته:
1- والدين نسبت به سرنوشت فرزندان خود مسئولند. «يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا»
2- همنشينى با كافران، حتّى پسر پيامبر را نيز از آئين حقّ جدا مىسازد. «لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرِينَ» سعدى مىگويد: پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوّتش گم شد
3- سالم بودن خانواده به تنهايى كافى نيست، محيط كفرآلود هم مايه بسيارى از انحرافات مىشود. «لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرِينَ» (7)
فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ماذا تَرى قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ (8)
پس ما او را به نوجوانى بردبار مژده داديم. پس چون نوجوان در كار و كوشش به پاى او رسيد، پدر گفت: اى فرزندم! همانا در خواب (چنين) مىبينم كه تو را ذبح مىكنم پس بنگر كه چه مىبينى و نظرت چيست؟ فرزند گفت: اى پدر آنچه را مأمور شدهاى انجام ده كه به زودى اگر خدا بخواهد مرا از صبر كنندگان خواهى يافت.
چند نکته:
1- از نشانههاى فرزند خوب، كمك به پدر در كار و تلاش است. «مَعَهُ السَّعْيَ»
2- در خانواده گفتگوى پدر با فرزندان، باید عاطفى و محترمانه باشد. «يا بُنَيَّ، يا أَبَتِ»
3- در راه خدا، بايد از همه دلبستگىها حتى دلبستگى به فرزند دست كشيد. (فرزندى كه حدود يك قرن در انتظارش بوده و با دعا و تضرّع او را از خداوند گرفته است، اكنون كه رشد كرده و بازويى براى پدر پيرش شده است، بايد با دست خودش او را ذبح كند) «أَنِّي أَذْبَحُكَ»
4- براى رشد و شخصيّت دادن به فرزندان خود، با آنان مشورت كنيد و از آنان نظر بخواهيد. «فَانْظُرْ ماذا تَرى» (9)
پاورقی:
------------------------------------------
1-لقمان/17
2-تفسير نمونه، ج17/ ص 53
3-لقمان/18و19
4- «تصعير»، نوعى بيمارى است كه شتر به آن گرفتار مىشود و گردنش كج مىشود. لقمان به فرزندش مىگويد: تو بر اساس تكبّر مثل شترِ بيما، گردنت را با مردم كج نكن.
«مرح»، به معناى شادى زياد است كه در اثر مال و مقام به دست مىآيد.
«مختال» به كسى گويند كه بر اساس خيال و توهّم خود را برتر مىداند، و «فخور» به معناى فخرفروش است.(تفسير نور، ج9/ ص 261)
5-تفسير نور، ج9/ ص 269
6-هود/42
7-تفسير نور، ج5، ص/ 323
8-صافات /101 و 102
9-تفسیر نور ، ج10/ ص 49